خدایا اینترم را نت بفرما!

متن مرتبط با «تو نباشی من میمیرم» در سایت خدایا اینترم را نت بفرما! نوشته شده است

نه! نگفتم دوستت دارم ولی جانم تویی ..

  •    نه! نگفتم دوستت دارم ولی جانم تویی خالق هر لحظه از این عشق پنهانم تویی .با نگاهت داغ یک رویای شیرین بر دلم-می‌نشانی تا بفهمم حکم ویرانم تویی.بی‌قراری می‌کند در شعر هم رویای توباعث بی‌تابی چشمان گریان, ...ادامه مطلب

  • تولدی دیگر ..

  •   همهٔ هستی من آیهٔ تاریکیست که ترا در خود تکرارکنان به سحرگاه شکفتن‌ها و رستن‌های ابدی خواهد برد من در این آیه ترا آه کشیدم، آه من در این آیه ترا به درخت و آب و آتش پیوند زدم زندگی شاید یک خیابان درا, ...ادامه مطلب

  • شانه های تو..

  •   شانه های توهمچو صخره های سخت و پر غرورموج گیسوان من در این نشیبسینه میکشد چو آبشار نور   شانه های توچون حصار های قلعه ای عظیمرقص رشته های گیسوان من بر آنهمچو رقص شاخه های بید در کف نسیم   شانه های ت, ...ادامه مطلب

  • من از عهد آدم تو را دوست دارم..

  •   من از عهد آدم تو را دوست دارم از آغاز عالم تو را دوست دارم   چه شبها من و آسمان تا دم صبح سرودیم نم نم: تو را دوست دارم   نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی! من ای حس مبهم تو را دوست دارم   سلامی صمیم, ...ادامه مطلب

  • مگر تو یار نبودی؟ بمان و یاری کن ..

  • مگر تو یار نبودی؟ بمان و یاری کنبمان و با من ِ دلمُرده سوگواری کن هزار بار به شوق ِ تو با تو خندیدم تو نیز با من یک بار گریه‌زاری کن  به دیگران چه که درکم کنند یا نکنند"تو" درک کن "تو" کنارم بمان "تو", ...ادامه مطلب

  • من اگر ساز کنم حاضری آواز کنی؟

  •   من اگر ساز کنم, حاضری آواز کنی ؟غزلی خوانی و چون نغمهٔ دل بازکنی   بلدم ناز خریدن, بلدی ناز کنی ؟یا نشینی به ببرم, شعرنو آغازکنی؟   بلدم راز نگهدار شوم, راز بگوبلدی راز نگهداری و دمساز کنی ؟   بلدم , ...ادامه مطلب

  • بدهم تکیه به تو شانه شدن را بلدی؟

  • بدهم تکیه به تو شانه شدن را بلدی؟ گرمی ثانیه ای خانه شدن را بلدی؟   تو که ویرانه کننده است غمت می دانمخوردن غصّه و ویرانه شدن را بلدی؟   آنقدر سوخته قلبم که قلم می سوزدشمع گریان شده، پروانه شدن را بلد, ...ادامه مطلب

  • نشود فاش کسی آنچه میان من و توست..

  •   نشود فاش کسی آنچه میان من و توستتا اشارات نظر نامه رسان من و توست   گوش کن با لب خاموش سخن می گویمپاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست   روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندیدحالیا چشم جهانی نگران من و توست, ...ادامه مطلب

  • منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن..

  •   منم که شهره شهرم به عشق ورزیدنمنم که دیده نیالوده‌ام به بد دیدن   وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیمکه در طریقت ما کافریست رنجیدن   به پیر میکده گفتم که چیست راه نجاتبخواست جام می و گفت عیب پوشیدن   , ...ادامه مطلب

  • پیش من کام رقیب از لعل خندان می دهد..

  •   پیش من کام رقیب از لعل خندان می دهد از یکی جان می ستاند بر یکی جان می دهد   می گشاید تا ز هم چشمان خواب آلوده را هر طرف بر قتل من از غمزه فرمان می دهد   می کشد عشقم به میدانی که جان خسته را زخم مرهم, ...ادامه مطلب

  • نبودی مثل من سرگشته در امواج چشمانی..

  •   نبودی مثل من سرگشته در امواج چشمانیکه حتی نوح ترسید از چنین سیل خروشانی   نمی دانی چه دردی دارد از یار خودی خوردننخوردی مثل من از غیب هرگز تیرِ مژگانی   به جرم بوسه ای رسوای عالم بودم اما حیف ...نشد, ...ادامه مطلب

  • تلخ کنی دهان من، قند به دیگران دهی..

  •   تلخ کنی دهان من قند به دیگران دهی نم ندهی به کشت من آب به این و آن دهی   جان منی و یار من دولت پایدار من باغ من و بهار من باغ مرا خزان دهی   یا جهت ستیز من یا جهت گریز من وقت نبات ریز من وعده و امتح, ...ادامه مطلب

  • باز پاییز برای تو نبارم سخت است..

  •   باز پاییز برای تو نبارم سخت استپای هر خاطره‌ات بغض نکارم سخت است.ای‌که نفس‌گیرترین حادثه‌ی فصل خزانمن به اسم‌ت برسم، سخت نبارم سخت است.هر نفس درد بیاید برود، حرفی نیستقاب عکس‌ت بشود دار و ندارم سخت , ...ادامه مطلب

  • از تو بعید نیست، جهان عاشقت شود..

  • از تو بعید نیست جهان عاشقت, شود شیطان رانده، سجده کنان عاشقت, شود از تو بعید نیست میان دو خنده ات تاریخ گنگی از خفقان، عاشقت, شود توران به خاک خاطره هایت بیافتد و آرش، بدون تیر و کمان، عاشقت, شود چشما, ...ادامه مطلب

  • تنهائی ام پُر می کند تنهائی من را..

  •     تنهائی,,‌ام پُر می‌کند تنهائی,,‌ی من رابا غصه‌هایم می‌کشم سیگارِ بهمن راتلخ است باور کن ز هضمش برنمی‌آییوقتی ببینی در لباسِ دوست؛ دشمن را« سهراب » را کُشتم ولی باور نمی‌کردماین زخمِ کاری می‌کشد روزی «, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها