ذهن را خالی بکن از فکرهای لعنتی ..

ساخت وبلاگ



 ذهن را خالی بکن از فکرهای لعنتی

خسته ام از ازدحام پشت پای لعنتی


من بد آوردم که در شعرم کسی جامانده است

کاش میماندم درون انزوای لعنتی


خط مغز و قلب من ای کاش سینوسی نبود

حسرتم خطی شده چون استوای لعنتی


نذر کردم تا بمیرم ، مرگ حق است ای عزیز

خب نشد! لعنت به این "مشکل گشای" لعنتی


در پریشانی شدم الگوی موهایت گلم

حسرت پیشانی ام شد شانه های لعنتی


از کنارم رد شدی اما مرا نشناختی

رد شدی با او امان از این نمای لعنتی


زیر باران راه میرفتم ولی دستی نبود

دست من! با من بمان در این هوای لعنتی



شاعر:

میلاد میرزایی



****


یک رویا!

(نفس های اخر سال!)

خدایا اینترم را نت بفرما!...
ما را در سایت خدایا اینترم را نت بفرما! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : edonyaeshaeran7 بازدید : 190 تاريخ : پنجشنبه 19 اسفند 1395 ساعت: 1:33