همچو طاعونی که در دلها سرایت می کنی ..

ساخت وبلاگ

 

همچو طاعونی که در دلها سرایت می کنی
با سلاح سرد چشمانت جنایت می کنی

هر کجا پا می گذاری فتنه بر پا می شود
عالمی را با نگاهی مبتلایت می کنی

 

عطر گیسویت نماز شیخ شهرم  را شکست
قبله را هم‌ ، هم مسیر چشم هایت می کنی

 

شکر یک میخانه در عنّاب لبهای تو است
عقل سرکش را تباه از بوسه هایت می کنی

 

همچو نیلوفر به جان عاشقم پیچیده ای
کوچه را مست از شراب رد پایت می کنی

 

آن نگاه شرّه ات آفت به دینم می زند
بس شرارت با نگاه ناقلایت می کنی

 

خنده هایت تیر شیطان است و قلب تشنه را
تا سخن گویی گرفتار صدایت می کنی

 

ای که هم صیدی و هم صیّاد قاهر گشته ای
مبتلایت را حریص بی نهایت می کنی

 

 شاعر: مرتضی شاکری

****

 

با تشکر از دوست عزیز: 

мдjiD ××آریایــــــــیها××

خدایا اینترم را نت بفرما!...
ما را در سایت خدایا اینترم را نت بفرما! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : edonyaeshaeran7 بازدید : 137 تاريخ : چهارشنبه 12 آذر 1399 ساعت: 21:26