پشت تقدیر نشستی که نگاهت نکنم؟ یا که بر بخت بد خویش،گواهت نکنم؟ بنشین آینه ام ! فرصت صحبت تنگ است به تو سوگند که رنجیده ز آهت نکنم هفت شهر غزلم بی تو در آشفتگی است از چه رو بر سر هر قافیه،شاهت نکنم؟ چشمه نوری و نامردم اگر از پس شب هر سحر پنجره را محو پگاهت نکنم از همان روز که سرسبز نگاهم کردی قول دادم که در این عشق،تباهت نکنم ایستادم به سر پنجه که خوبت بینم... پشت تقدیر نشستی که نگاهت نکنم ,تقدیر,نشستی,نگاهت,نکنم؟ ...ادامه مطلب