پشت تقدیر نشستی که نگاهت نکنم؟ یا که بر بخت بد خویش،گواهت نکنم؟ بنشین آینه ام ! فرصت صحبت تنگ است به تو سوگند که رنجیده ز آهت نکنم هفت شهر غزلم بی تو در آشفتگی است از چه رو بر سر هر قافیه،شاهت نکنم؟ چشمه نوری و نامردم اگر از پس شب هر سحر پنجره را محو پگاهت نکنم از همان روز که سرسبز نگاهم کردی قول دادم که در این عشق،تباهت نکنم ایستادم به سر پنجه که خوبت بینم... پشت تقدیر نشستی که نگاهت نکنم ,تقدیر,نشستی,نگاهت,نکنم؟ ...ادامه مطلب
رفیقِ حادثه هایی به رنگ تقدیری اسیر ثانیه هایی شبیه زنجیری در این رسانه ی دنیا، میان برفک ها نه مانده از تو صدایی، نه مانده تصویری رسیده سنّ حضورت به سنّ نوح، اما ... شمار مردم کشتی نکرده تغییری هزار هفته ی بی تو گذشته از عمرم هزار سال ِ پیاپی دچ, ...ادامه مطلب