خدایا اینترم را نت بفرما!

متن مرتبط با «اجازه هست بگویم چقدر خسته شدم» در سایت خدایا اینترم را نت بفرما! نوشته شده است

شدم گمراه و سرگردان..

  •   شدم گمراه و سرگردان ،میان این همه ادیان میان این تعصب ها،میان جنگ مذهب ها! یکی افکار زرتشتی،یکی افکار بودایی یکی پیغمبرش مانی،یکی دینش مسلمانی یکی در فکر تورات است،یکی هم هست نصرانی!هزاران دین و مذهب, ...ادامه مطلب

  • آهسته در این نم نم باران بغلم کن..

  •  آهسته در این نم نم باران بغلم کن مردم همه خوابند تو یک آن بغلم کن اسپندبه روی دل من دود کن امشب دور از بدی چشم حسودان بغلم کن زخمی تر از آنم، بپرم تا لبه ی بوم گنجشک صفت گوشه ی ایوان بغلم کن لیلی, ...ادامه مطلب

  • تا ظهورت چقدر فاصله داریم آقا ..

  • زندگی... جیره مختصری است،مثل یک فنجان چای،وکنارش عشق است،مثل یک حبۂ قند،زندگی راباعشق،نوش جان بایدکرد.‎"سهراب سپهری "سهراب سپهری :زندگی رسم خویشاوندی استزندگی بال و پری دارد با وسعت مرگپرسشی دارد اندازه ی عشقزندگی چیزی نیست که لب طاقچه ی عادت از یاد من و تو برودزندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دار, ...ادامه مطلب

  • به پای عشق تو هستم اگر تو جا نزنی

  • کمی دوام بیاور، منی که در سفرم بدون عشق تو اینجا ،همیشه در خطرم   نمی توانم از اینجا تو را صدا بزنم بیا به داد دلم رس، که بی تو محتضرم   تویی که از غم و دردم هنوز بی خبری منی که از دل تنگت هنوز بی خبرم   به نام عشق دلم را به آسمان نبری چگونه بی تو ب, ...ادامه مطلب

  • چقدر ساده بهم ریختی روان مرا

  • چقدر ساده بهم ریختی روان مرا بریده غصه ی دل کندنت امان مرا قبول کن که مخاطب پسند خواهد شد به هر زبان بنویسند داستان مرا گذشتی از من و شب های خالی از غزلم گرفته حسرت دستان تو جهان مرا سریع پیر شدم آنچنان که آیینه نیست شکسته در دل خود صورت جوان مرا به فکر معجزه ای تازه بودم و نا گاه خدا گرفت به دست تو امتحان مرا نه تو خلیل خدایی نه من چو اسماعیل بگیر خنجر و دردم بگیر جان مرا تو را به حرمت عشقت قسم بیا برگرد بیا و تلخ تر از این نکن دهان مرا چه روزگار غریبیست بعد رفتن تو بغل گرفته غمی کهنه آسمان مرا تو نیم دیگر من نیستی تمام منی تمام کن غم و اندوه سالیان مرا سریع پیر شدم آنچنان که آیینه نیست شکسته در دل خود صورت جوان مرا به فکر معجزه ای تازه بودم و نا گاه خدا گرفت به دست تو امتحان مرا شاعر : امید صباغ نو    **** یک رویا!  , ...ادامه مطلب

  • یک خاطره ی تلخ و قدیمی هستم

  •  یک خاطره ی تلخ و قدیمی هستم عمریست که با بغض صمیمی هستم تو حق منی ولی تو را دزدیدند انگار که بهداد سلیمی هستم.. شاعر :  مصطفی خدایگان **** با تشکر از دوست عزیز:  мдjiD ××آریایــــــــیها××,یک خاطره یک امضا,یک خاطره ی خوب,یک خاطره ی خنده دار,یک خاطره ی زیبا,خاطرات یک یوگی,خاطره ی یک شهید,یک خاطره از یک شهید,یک خاطره برای یک دوست,خاطره ی یک روز برفی,خاطره ی یک روز بارانی ...ادامه مطلب

  • اجازه هست بگویم ..!

  • اجازه هست بگویم: سلام! حال شما ؟  که باز وصل شود سیم اتصال شما ؟ اجازه هست بگویم که باز دخترکی نشسته بین ورق های آس فال شما ؟ سلام خوب ترین اتفاق ناممکن که آتشم زده دریاچه ی خیال شما ! ببخش حضرت آقا ! ولی فقط یک بار بگو نبودن من در دل زلال شما ، به درد خورد ؟ دوای جنونتان شده است ؟ رسیده شد رطب اشتیاق کال شما ؟ ... زیاده عرض ندارم ؛ خدا نگه دارت ؛ و بهترین نفس عاشقانه مال شما ! شاعر: غزل کریمی **** آرامش یک رویا!,اجازه هست بگویم,اجازه هست بگویم سلام حال شما,اجازه هست بگویم که عاشقت هستم,اجازه هست بگویم سلام,اجازه هست بگویم چقدر خسته شدم,اجازه هست بگويم سلام حال شما ؟ ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها